خانهام آتش گرفتهست، آتشی جانسوز
هر طرف میسوزد این آتش،
پردهها و فرشها را، تارشان با پود.
من به هر سو میدوم گریان،
در لهیب آتش پر دود؛
وز میان خندههایم، تلخ،
وخروش گریهام، ناشاد،
از درون خستهی سوزان،
میکنم فریاد! ای فریاد! ای فریاد
♫
خانهام آتش گرفتهست، آتشی بیرحم
همچنان میسوزد این آتش،
نقشهایی را که من بستم به خون دل،
بر سر و چشم در و دیوار،
در شب رسوای بیساحل.
وای بر من، سوزد و سوزد
غنچههایی را که پروردم به دشواری،
در دهان گود گلدانها،
روزهای سخت بیماری.
از فراز بامهاشان، شاد
دشمنانم موذیانه خندههای فتحشان بر لب،
بر من آتش بجان ناظر.
در پناه این مشبک شب.
من به هر سو میدوم، گریان از این بیداد.
میکنم فریاد! ای فریاد! ای فریاد
همچنان میسوزد این آتش،
نقشهایی را که من بستم به خون دل،
بر سر و چشم در و دیوار،
در شب رسوای بیساحل.
وای بر من، سوزد و سوزد
غنچههایی را که پروردم به دشواری،
در دهان گود گلدانها،
روزهای سخت بیماری.
از فراز بامهاشان، شاد
دشمنانم موذیانه خندههای فتحشان بر لب،
بر من آتش بجان ناظر.
در پناه این مشبک شب.
من به هر سو میدوم، گریان از این بیداد.
میکنم فریاد! ای فریاد! ای فریاد
♫
وای بر من، همچنان میسوزد این آتش
آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان؛
و آنچه دارم منظر و ایوان.
من به دستان پر از تاول
اینطرف را میکنم خاموش،
وز لهیب آن روم از هوش؛
ز آن دگرسو شعله برخیزد، به گردش دود.
تا سحرگاهان، که میداند، که بودِ من شود نابود.
خفتهاند این مهربان همسایگانم شاد در بستر،
صبح از من مانده برجا مشتِ خاکستر؛
وای، آیا هیچ سر برمیکنند از خواب،
مهربان همسایگانم از پی امداد؟
سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد.
میکنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!
آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان؛
و آنچه دارم منظر و ایوان.
من به دستان پر از تاول
اینطرف را میکنم خاموش،
وز لهیب آن روم از هوش؛
ز آن دگرسو شعله برخیزد، به گردش دود.
تا سحرگاهان، که میداند، که بودِ من شود نابود.
خفتهاند این مهربان همسایگانم شاد در بستر،
صبح از من مانده برجا مشتِ خاکستر؛
وای، آیا هیچ سر برمیکنند از خواب،
مهربان همسایگانم از پی امداد؟
سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد.
میکنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!
♫
♫
♫
اخوان ثالث
♫
♫
این روزها این شعر وشعر پایینی خیلی در ذهنم تکرار می شوند. ربطی هم به هم
ندارن... فریاد رو با صدای محمد رضا شجریان خیلی دوست دارم و و گل کو را
با صدای خود شاملو...
2 comments:
شعرهای خانه خراب کن انتخاب می کنی ;)
چه عجب یه چیزی نوشتی! هر دو تا شعر خیلی قشنگ هستن . فریاد نا امید و گل کو امیدوار...
Post a Comment