شبانه
مرا
تو
بی سببی
.نیستیبه راستی
صلت کدام قصیده ای
ای غزل؟
ستاره باران جواب کدام سلامی
به آفتاب
از دریچه ی تاریک ؟
.کلام از نگاه تو شکل می بندد
!خوشا نظر بازیا که تو آغاز می کنیپس پشت مردمکانت
فریاد کدام زندانی ست
که آزادی را
به لبان بر آماسیده
گل سرخی پرتاب می کند؟
ورنه
این ستاره بازی
حاشا
.چیزی بدهکار آفتاب نیست.نگاه از صدای تو ایمن می شود
!چه مومنانه نام مرا آواز می کنیو دل ات
کبوتر آشتی ست
در خون تپیده
.به بام تلخبا این همه
چه بالا
چه بلند
! پرواز می کنیاحمد شاملو
دبستان که بودم این شعر رو خوندم . احساس خوبی نسبت بهش داشتم و برای خودم از حفظ
.تکرار می کردم....الان هم این شعر رو بسیار بسیار دوست دارم.( !!!!! ) بنابراین شعر" شبانه" شاملو رو به خودم تقدیم می کنم
Tuesday, February 07, 2006
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment