Friday, February 10, 2006

امروز من برای خودم راحت دراز کشبده بودم و داشتم کتاب چشمهایش بزرگ علوی رو می خوندم که یک دفعه این فکر به سرم زد اگه هنر وجود نداشت چی می شد؟ ( منظورم همه نوع هنریه . هنر بصری و تجسمی هنر ادبیات و موسیقی . ) با خودم گفتم اصلا ضرورت وجود هنر چیه ؟ چر ا اینقدر آدم ها محتاج هنر هستند؟
!!!! "جدا چه چیز عجیبیه این کلمه ی ساده "هنر
به نظر من جوهر هنر جیزی ست که ما رو درون خط ها رنگ ها اصوات و کلمات سیر می ده و وارد دنیای
دیگری می کنه... ( اینجا یه سوالی پیش می یاد که این دنیا به تقلید از دنیای ما به وجود می یاد یا چیزی فراتر از اونه ؟ خب چون برخی معتقدند که هنر هر آنچه که د ر طبیعت ما هست رو تکرار می کنه

هنر برای رها ساختن و آزادی شخصیت و احساسات انسانه در عین حال قوت و استواری عجیبی به زندگی می ده
هنر جدی ترین و ضروری ترین مساله ی انسانه . فکر می کنم یه امر بسیار مقدسه و اونقدر عظمت و ارزش
داره که می تونه بزرگ ترین رسالت بشر روی زمین باشه . (بگذریم از اینکه که همیشه آدم هایی وجود دارند که به نام حامی این ارزش ها رو زیر پا می گذارن

به نظر من هنر گریزی ست از آنچه هست . شاید خیلی ها با این نظر مخالف باشند. ولی مگه نا حالا براتون پیش نیو مده که از زندگی کلافه باشید یا موضوعی ذهنتون رو بسیار آشفته و سرگردان کرده یا........ و برید نمی دونم یه موسیقی گوش کنید یا نقاشی بکشید یا شعری بخونید یا ساز بزنید........در واقع برای فرار از آنچه وجود داره به هنر پناه می بری
. یه چیز دیکه هم هست . هنر اون چیز هایی که در عالم ما وجود نداره رو بهش می بخشه
گاهی اوقات آدم احساس خلا می کنه...به سوی طبیعت می ره اما نیاز هایی داره که طبیعت و عالم اطراف از برآوردنشون عاجزه....اینجا ست که یک اثر هنری خلق می شه تا آ نچه را که نیست اما من و تو به اون نیاز داریم و باید باشه رو به وجو د بیاره . و وقتی هنر زاده ی احتیاج باشه چقدر خوب و زیبا ست

. اینا افکاری بود که باعث شد من از خوندن کتاب دست بکشم و بیام شروع به نوشتن کنم
......می تونم به جرات بگم اگر هنر وجود نداشت زندگی امکان پذیر نبود. اصلا

1 comment:

Anonymous said...

salam reihane
tabrik migam weblog khily ghashangi dary mataleb jalebi ham nevehsti...
movafagh bashi.